سه شنبه هشت آبان ماه هنوز به ظهر نرسیده بود که تلخی خبر کام همه را فرا گرفت  خبر در گذشت غیر منتظره شاعرفقید و بزرگ قیصر امین پور(1338) اهل ادب را شوکه نمود و همه ناباورانه در سوگ این شاعر بزرگ گریستند فقدان این شاعر بزرگ معاصر را تسلیت عرض می کنم و برای گرامیداشت یاد و نامشان یکی از اشعار زیبا ی ایشان را که بسیار مورد علاقه ام می باشد در این پست  می آورم :

 

صبح بی تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد  بی تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد

 

بی تو می گویند تعطیل است کار عشقبازی    عشق اما کی خبر از شنبه .و آدینه دارد

 

جغد بر ویرانه می خواند به انکار تو ، اما     خاک این ویرانه ها بویی از آن گنجینه دارد

 

خواستم از رنجش دوری بگویم یادم آمد       عشق با آزار ، خویشاوندی دیرینه دارد

 

 روی آنم نیست تا در آرزو دستی بر آرم   ای خوش آن دستی که رنگ آبرو از پینه دارد

 

در هوای عاشقان پر می کشد با بیقراری     آن کبوتر چاهی زخمی که او در سینه دارد

 

ناگهان قفل بزرگ تیرگی را می گشاید        آنکه در دستش کلید شهر پر آیینه دارد

 

+ نوشته شده در  پنجشنبه دهم آبان ۱۳۸۶ساعت 21:40  توسط معصومه ملکی  |